اغلب حرکات را به خاطر میزان تاثیرگذاریشان بر روی بدن می سنجیم اما هیچ وقت به جنبه ذهنی آن فکر نمی کنیم. تحرک بدن به صورت روزانه شخصیت را تغییر می دهد، چیزی که هیچ وقت نتوانسته ایم به آن فکر کنیم.

من قبلا دونده بودم. تحت هر شرایطی می دویدم. هر روز ۵:۳۰ تا ۶:۳۰ صبح. اگرچه از تک تک دقایق آن متنفر بودم.

دویدن در دوران دانشگاه برای من راهی برای اثبات چیزی بود. من از سلامت بی بهره بودم. زمانی که به دانشگاه رفتم هم چنان بر روی چیزهایی که در دبیرستان رخ داده بود تمرکز می کردم. باید آنها را رها می کردم. ناگهان جادوی طناب زدن را پیدا کردم.

در عرض یک سال و نیم نه تنها طناب زدن فیزیکم را تغییر داد بلکه کمک کرد با آموزش درس هایی درباره زندگی و تناسب اندام، شخصیتم بهتر شود.

درس هایی که طناب زدن به من داد:

صبر

اگر تازه شروع بکنید، برای یادگیری فرم مناسب باید آزمون و خطا بکنید. برای این آزمون و خطا باید صبر و استقامت داشته باشید. جایی برای نفستان وجود ندارد. من با وجودی که از دویدن متنفر بودم هم چنان می دویدم چون احساس می کردم باید چیزی را به دیگران اثبات کنم.

چون چندین بار نتوانستم فرم درست طناب زدن را داشته باشم، طناب زدن به من یاد داد با تنها کسی که رقابت می کنم خودم هستم. لزومی نداشت از کسی دیگری به جز خودم بهتر باشم، این تغییر دیدگاه کمک کرد همه چیز را بهتر کنم. شکست باعث شد با واقعیت رو به رو شوم و صبر پیدا کنم. با این کار ادامه دادن بهتر می شد.

تمرکز

هم چنان که فرم بدنم بهتر می شد، گاهی دوباره نفسم در مسیر قرار می گرفت. در وسط تمرین به این فکر می کردم که موقع طناب زدن چقدر خوش فرم شده ام. در همین زمان طناب بین پاهایم گیر می کرد. واقعیت باعث می شد بر روی زمان حال تمرکز کنم.

بنابراین، طناب زدن باعث شد متمرکز شوم، نگذارم ذهنم پراکنده شود و به جای آن در زمان حال بماند، در یک جریانی که ذهن و بدن به نظر متصل هستند و همه چیز با هم مرتبط است. هم چنین، پژوهش ها نشان می دهد که طناب زدن هماهنگی، تعادل و تمرکز را بهتر می کند.

فکر کردن به شکست

هنگامی که به نقطه انتها می رسیم، پیشنهاد مشخصی که از دیگران می گیریم این است که باز هم تلاش کنید. اگرچه این پیشنهاد خوب است اما یک نکته ضروری را فراموش می کنیم: به شکست فکر نمی کنیم. ایراد کجا بود؟ آیا این مشکل چیزی خارجی و به دور از کنترل شما بود و یا مشکلی درونی بود که میشد برطرف شود؟

کل طناب زدن یعنی داشتن فرم مناسب. زانوها را خم کنید، آرنج را به داخل بکشید، بیشتر از یک اینچ نپرید. بنابراین، هر بار که شکست می خورم آنچه که رخ داده را دوباره بررسی می کنم. آیا مشکل فرم است یا نداشتن تمرکز؟ این قاعده را برای حوزه های دیگر زندگی ام به کار بردم و تمام کارها بهتر شد.

کم نیز خوب است

در دنیایی که همه درگیر بیشتر و بیشتر هستند، اغلب آنچه که مهم تر است را از دست می دهیم. همه ما چیزهای بیشتر، کارهای انجام شده بیشتر می خواهیم. این تفکر، کیفیت هر کاریی که انجام می دهیم را مورد هدف قرار می دهد. قصد داریم کارهای زیادی انجام دهیم و در نهایت هیچ کاریی نمی توانیم انجام دهیم.

این واقعیت در مورد فیت نس نیز درست است. امروزه بیشتر از هر زمان دیگر، شیوه های مختلفی برای تناسب اندام داریم، با این وجود بیماری های وابسته به سلامتی زیاد هستند. زمانی که بیشتر با طناب زدن آشنا شدم، سعی کردم هر روز ۳۰ دقیقه تمرینات متناوب با شدت بالا داشته باشم. فقط همین. نه دویدن و یا هیچ فرم کاردیوی دیگر.

به این شیوه می توانید بر روی چیزهایی تمرکز کنید که واقعا لازم هستند، و باعث شد بر روی عادات کلیدی تمرکز کنم هم چون: روزه بودن متناوب، خوردن غذاهای مناسب، داشتن تمرینات متناوب و پرشدت.

حرکت ضروری است

تمرین کردن را به عنوان یک پاداش خارجی در نظر می گیریم. چیزی که به طور معمول در زندگی عادی قرار ندارد. این امر باعث عدم پیوستگی می شود چون تنها زمانی تمرین می کنیم که زمان آن را داشته باشیم.

اما اگر تحرک ضروری باشد چه؟ اگر برای داشتن یک زندگی سالم ضروری باشد چه؟ بعد از هر جلسه تمرینات متناوب با شدت بالا از درون احساس خوبی دارم – انگار بدنم از من تشکر می کند. بدن برای حرکت ساخته شده است. می توانید هر جوری که می خواهید آنها را حرکت دهید، اما حرکت ضروری است.

طناب زدن باعث شد عاشق فیت نس شوم. تمرین کردن دیگر چیزی نبود که باید انجام می دادم، چیزی بود که دوست داشتم انجام بدهم.

نوشته شده توسط  :  مشاورین Rejim.ir در چهارشنبه 15 آذر 1396 ساعت 11:29:271561 مشاهده